حالا و بعد از گذشت نزدیک به هفت سال از راه افتادن اولین وبلاگ فارسی، دیگر شاید بتوان گفت که وبلاگستان ایرانی از تب و تاب «ذوقزدگی» بهخاطر کشف یک رسانهی جدید، افتاده است. حالا دیگر آن سرخوشیهای سادهی روزهای آغازین، کافی نیستند برای آنکه کسی همچنان وبلاگنویسی را ادامه دهد، و وبلاگنویسی این روزها با مخاطرههای کوچک و بزرگ بسیاری مواجه است. بحرانهایی از قبیل :
– بحران کپی رایت
– بحران فیلترینگ
– بحران مخاطب
– بحران تبلیغات
در چنین شرایطی، و در کشاکش با اینچنین بحرانهای کمرشکن و نفسگیری، بهراستی که باید برای تکتک وبلاگنویسان، برای تکتک آن به قول معروف «پوستکلفت»هایی که همچنان تاب آوردهاند و کمر خم نکردهاند و مینویسند و باز هم مینویسند، «هورا» کشید. همهی آنها بهخاطر انگیزههای محکم و بلندی که دارند، شایستهی تقدیر هستند.
حال در این بخش و بعد از مقدمه کوتاه در مورد وبلاگ نویسی در ایران می رسیم به بخش معرفی برترین وبلاگ های ایرانی سال ۸۶ (معرفی برترین وبلاگ های فارسی در بخش ادامه متن…)
دست ما اما در مجموعهی هفتسنگ، فقط به همینجا میرسید که در هفت زیرمجموعهی مختلف، هفت وبلاگ برگزیده را معرفی کنیم. دستمان را کمی درازتر کردیم و در هر زیرمجموعه از انتخابهای دوم و سوم کارشناسان هم نام بردیم. اما باز هم راضی نشدیم و باز هم بیشتر درازدستی کردیم و پنج بخش ویژهی خارج از نظرسنجی را هم اضافه کردیم تا در مجموع از بیست و شش وبلاگ نام ببریم. همهی این بیست و شش وبلاگ، آنقدر شایسته هستند که بتوان به افتخار نویسندگان آنها بر پا ایستاد و یک دقیقه سکوت… نه، یک دقیقه هورا کشید و دستها را بر هم کوبید.
اما ملاکهای گروه کارشناسانی که برای انتخاب برترین وبلاگهای سال طرف مشاورهی هفتسنگ قرار گرفتهاند، چه بوده است؟ در جلسههای متعددی که با حضور این کارشناسان ترتیب داده شد، در مجموع چهار معیار شاخص برای انتخاب برترین وبلاگها در نظر گرفته شد:
اول، تداوم در وبلاگنویسی. اهمیت این معیار با توجه به مخاطرههایی که در بالا به آن اشاره شد، قابل انکار نیست.
دوم، استفاده از زبان و نثر پیراسته و تا حدی «منحصربهفرد». کارشناسان ما همچنین تاکید داشتند که نثر یک وبلاگ باید متناسب با ویژگیهای این رسانه باشد. یک وبلاگنویس حرفهای، بین نوشتهای که آن را برای چاپ در یک روزنامه نوشته است با نوشتهای که آن را برای انتشار در وبلاگش مینویسد، به واسطهی تفاوتهای اساسی این دو رسانه، تفاوتهایی قایل میشود که بیشتر از همه خود را در زبان و نثر آن نوشته بروز میدهد.
سوم، «دامنهی تاثیرگذاری»؛ یا همان چیزی که از آن با عنوان «اتوریته» نام میبرند. این معیار البته در برخی از زیرمجموعهها مثل زیرمجموعههای «فرهنگی» یا «سیاسی-اجتماعی»، بیشتر و جدیتر در نظر گرفته شد، و طبیعتا در برخی زیرمجموعههای دیگر مثل «روزنوشت»، کمتر.
چهارم و در آخر، داشتن یک «شبکهی ارتباطی قوی» با سایر وبلاگنویسها، و نیز موفق بودن در جذب مخاطبان ثابت، که به مرور زمان و همپای نویسندهی وبلاگ به مخاطبهایی حرفهای و «صاحب نگاه» تبدیل شدهاند، مخاطبانی که در بحثهای مطرح شده در وبلاگ مشارکت میکنند و نوشته و نویسنده را با نظراتشان سوهان میزنند.
در ادامه میتوانید اسامی سه وبلاگ برگزیدهی هر کدام از زیرمجموعهها را، به ترتیب انتخاب، و همراه با معرفی کوتاه هر کدام از آنها، بخوانید. هفت وبلاگی که در هر زیرمجموعه به عنوان بهترین وبلاگ انتخاب شدهاند، به مرحلهی نهایی «نظرسنجی انتخاب برترینهای رسانهای سال» راه یافتهاند، و شما، بله، خود شما خوانندهی این نوشته، میتوانید با رفتن به صفحهی نظرسنجی و رای دادن به یکی از آنها، «برترین وبلاگ سال ۸۶» را انتخاب کنید. به جز این هفت زیرمجموعه، چنانکه در بالاتر هم به آن اشارهای شد، از پنج وبلاگ دیگر هم که در زمینههای «استفادهی خلاقانه از ابزارهای چندرسانهای»، «استفاده از تصویرسازی»، «استفاده از عکس»، «استفاده از زبان مینیمال» و «استفاده از زبان طنز» از سایر وبلاگها شاخصتر بودهاند، تقدیر و ستایش کردهایم. اسامی این پنج وبلاگ را هم به همراه توضیح کوتاهی دربارهی هرکدامشان، در انتهای این مطلب میتوانید بخوانید.
۱- وبلاگ علمی-آموزشی
انتخاب اول: کیبورد آزاد
انتخاب دوم: پسر فهمیده
انتخاب سوم: سیوپنج درجه
نویسندگان سه وبلاگی که در این بخش به عنوان برترینها انتخاب شدهاند، هر کدام به گونهای، حرفها و نگاهها و مفاهیم تازهای را به بدنهی وبلاگستان فارسی افزودهاند، و همین موضوع هر یک از آنها را صاحب «سبک خاص»ی در وبلاگنویسی کرده است. «کیبورد آزاد»، تجربهی جدیدی از توجه به «آزادی بیان» و به طور مشخص «آزادی اینترنت» را در وبلاگستان فارسی گسترش داده است؛ «پسر فهمیده»، ثابت کرده است که با نوشتن دربارهی موضوعات علمی و علوم تجربی و حتا گاهی تئوریهای محض هم میتوان خوانندههای بسیاری پیدا کرد، البته اگر که زبان خوبی برای نوشتن از این پیچیدگیها پیدا کنیم؛ و نویسندهی وبلاگ «سیوپنج درجه»، اغلب به موضوعاتی پرداخته است که پتانسیل بسیاری دارند برای مبتذل شدن و افتادن به ورطهی «مبتذلنویسی»، اما او این توانایی را داشته است که بر روی این خطوط قرمز فرهنگ و عرف جامعهی ایرانی گامهایش را بهگونهای بردارد که نهتنها به ابتذال نیفتد، بلکه خوانندههایش را به تفکری عمیقتر دعوت کند، تا آنجا که در پایان هر نوشته حتا به تعریفی دوباره از رفتارها و باورهایشان برسند.
در این میان، وبلاگ «کیبورد آزاد» بهخاطر تلاش مداوم نویسندهاش برای رونمایی از دغدغهها، آسیبها و تهدیدهای پیرامون اینترنت فارسی، و البته پیگیری بسیار مسئولانهی آنها، از سوی کارشناسان به عنوان بهترین وبلاگ این بخش انتخاب شد.
۲- وبلاگ سیاسی-اجتماعی
انتخاب اول: ملکوت
انتخاب دوم: یک لیوان چای داغ
انتخاب سوم: مکتوب
سخت است که بخواهیم از جدیترین مفاهیم سیاسی-اجتماعی و حتا اقتصادی یا فلسفی بنویسیم و باز هم بتوانیم خوانندهی گریزپا و آساندوست وبلاگهای فارسی را تا انتهای نوشته با خود نگه داریم، و حتا پا را فراتر بگذاریم و او را به عرصهی مشارکت و اظهارنظر هم بیاوریم. سه وبلاگی که در این بخش به عنوان بهترینها انتخاب شدهاند، بهخصوص دو وبلاگ اول، بهخوبی توانستهاند این هنرمندی را در وبلاگهایشان به نمایش بگذارند، و البته «مکتوب مهاجرانی» هم شاید یکی از معدود تجربههای عرضهی بدون واسطهی اندیشههای یک سیاستمرد شناختهشدهی ایرانی باشد، آن هم با مراعات اغلب اصول شناختهشدهی وبلاگنویسی و روزنگاری اینترنتی.
اما در این رقابت بسیار نزدیک، ایستادگی یک تنهی نویسندهی وبلاگ ملکوت در برابر هجمهی همهجانبهی چند رسانههای رسمی علیه صحبتهای اخیر اندیشمند محبوبش، دکتر عبدالکریم سروش، بار دیگر یادآور پتانسیلهای گاه نادیده گرفتهشدهی وبلاگنویسی بود. همین موضوع شاید کارشناسان را مجاب کرد تا «ملکوت» را به عنوان بهترین وبلاگ سال در این بخش، بالاتر از آن دو وبلاگ دیگر، انتخاب کنند.
۳- وبلاگ روزنوشت
انتخاب اول: توکای مقدس
انتخاب دوم: عابر پیاده
انتخاب سوم: از زندگی
روزنگاری، آنجا که سودای روایتکردن داشته باشی و بخواهی حرفهای روزمرهات را با زبانی داستانگونه و قصهوار برای خوانندهات تعریف کنی، کار آسانی نیست. وبلاگهای روزنگار، بسیار این پتانسیل را دارند تا پس از مدتی، به نوشتن نوشتههایی بیفتند که از شدت شخصی بودن، دیگر احترامی برای خواننده در آنها دیده نمیشود. در سه وبلاگی که به عنوان بهترین وبلاگهای روزنوشت برگزیده شدهاند اما، میتوان که نهایت احترام به مخاطب را در انتخاب –چهبسا گاهی وسواسگونهی- تکتک حرفها و کلمههایشان خوب احساس کرد، چرا که حتا هنگام نوشتن از روزمرهترین اتفاقها هم فراموش نمیکنند که این اتفاقها را نه در دفتر خاطرات شخصیشان، که برای مخاطبی تعریف میکنند که حضور دارد و از آنها نه روزمرگی صرف، که «روایت» میخواهد.
«توکای مقدس» هم اگر که بالاتر از دو وبلاگ دیگر قرار گرفت، شاید به اینخاطر بود که شمشیر انتقاد را خیلی وقتها نه بر سر اتفاقها و دیگران، که بر سر خودش فرود میآورد، گویی که دارد خودش را محاکمه میکند در حضور هیاتمنصفهای که خوانندگان وبلاگش باشند.
۴- وبلاگ فرهنگی-ادبی
انتخاب اول: خوابگرد
انتخاب دوم: شور و شر
انتخاب سوم: خواب بزرگ
برای مدتها در «بالا» ماندن و پایین نیامدن، کار سختی است که نویسندهی وبلاگ خوابگرد از پس آن برآمده است. سیدرضا شکراللهی که روزگاری بخش زیادی از انرژی و نوشتههایش را باید صرف این میکرد که به منتقدانش ثابت کند یکی از «پدرخوانده»های وبلاگستان فارسی نیست و هیچ «حلقه» و «محفل» و «باند» مجازیای را رهبری نمیکند، در سال هشتادوشش به این نتیجه رسید که چشم و گوش بر همهی این حرفها ببندد و در «گوشه»ی خودش، تنها «سر به کار خویش بگیرد». او رسانهی وبلاگ را خوب میشناسد و خوب بلد است که جدیترین حرفها و بحثهای حوزهی فرهنگ را با زبانی «وبلاگی» بنویسد. مثلا وقتی که میخواهد حرفهای نسبتا سنگین چند نفر از کارشناسان ادبیات داستانی در نشستی را در وبلاگش منعکس کند، در ابتدای آن با تیزهوشی مقدمهای با زبان آمیخته به طنز مینویسد و داستان بلایی را که «فنر صندلی»اش در همان نشست بر سر انگشتش آورده است، به سبک وبلاگهای «روزنوشت» روایت میکند. خوابگرد که در وبلاگستان فارسی به «اتوریته«اش هم مشهور است، تاثیرگذاری بسیارش را یک بار دیگر در جریان بازداشت یعقوب یادعلی -به جرم رمانی که نوشته بود- به تماشا گذاشت و در شرایطی که رسانههای رسمی اخبار این بازداشت را با محافظهکاری پوشش میدادند، یکتنه با پیگیریهایش این خبر را به خبر اول فرهنگی کشور تبدیل کرد.
دو انتخاب دیگر بخش فرهنگی-ادبی اما در همین سال ۸۶ شناخته شدند و به قول معروف «گل» کردند. «شوروشر»، که در نیمهی اول سال عنوان «حالا که فکرش را میکنم» را بر سر وبلاگش داشت و البته بیشتر با نام نویسندهاش «بهارهی آروین» و سرکشیهای او شناخته میشود؛ و «خواب زمستانی» که او هم یکسالگیاش را در همین سال ۸۶ جشن گرفت. این هر دو البته نوشتههایشان را اغلب تنها به ادبیات و فرهنگ محدود نمیکنند، و از سیاست و جامعه و اقتصاد تا روزنوشتهای درجهی یک هم در وبلاگشان پیدا میشود، اما از آنجا که عمدهی شهرتی که پیدا کردهاند و توجهی که به آنها شده، بهخاطر پستهای ادبی-فرهنگی آنها بوده، از این دو وبلاگ در این بخش تقدیر کردهایم.
۵- وبلاگ آیتی
انتحاب اول: وب۲
انتخاب دوم: زیرخط آیتی
انتخاب سوم: آپدیتبلاگ
وبلاگهای آیتی این روزها چنان حجم بزرگ و تاثیرگذاری از وبلاگستان را به خود اختصاص دادهاند که هرگز نمیتوان حلقهی آنها را -یا به تعبیری حلقههای تودرتو و پیچخوردهی آنها را- نادیده گرفت. در این میان اما زیاد نیستند وبلاگهایی که پستهایشان را تنها به ترجمهی نوشتههای رسانههای انگلیسیزبان یا ذکر ترفندها و نکات آموزشی محدود نمیکنند، و پا را فراتر میگذارند و جریانساز میشوند و حتا گاهگاهی سعی دارند تا خیال تغییر سلیقهی کاربران اینترنت فارسی را به واقعیت نزدیک کنند. سه وبلاگ برگزیدهی این بخش، هر سه از همینجنس وبلاگها هستند.
در این میان اما نمیتوان سهم وبلاگ «وب۲» را، که خیلیها آن را با نام نویسندهاش «دکتر مزیدی» میشناسند، در گسترش خدمات فارسی یکی از بزرگترین سرویسدهندههای وبلاگ در دنیا یعنی «وردپرس» نادیده گرفت. دکتر مزیدی که بخشی از سال را سخت با فیلتر شدن وبلاگش دستوپنجه نرم کرد، سرآخر توانست از آن روزهای تلخ وبلاگنویسیاش عبور کند. او همچنین در گسترش استفاده از آراساس در بین کاربران ایرانی اینترنت، نقش تعیینکنندهای ایفا کرد. با همین دلایل، کارشناسان این وبلاگ را به عنوان بهترین وبلاگ آیتی سال انتخاب کردند.
۶- وبلاگ رسانه و روزنامهنگاری
انتخاب اول: دیدهبان محیط زیست
انتخاب دوم: A Man Called Old Fashion
انتخاب سوم: مازیاران
مژگان جمشیدی، نویسندهی وبلاگ «دیدهبان محیط زیست»، از چنان اعتبار کمنظیری در میان روزنامهنگاران حوزهی محیطزیست برخوردار است که ورود او به عرصهی وبلاگنویسی، جان تازهای به وبلاگهای این حوزه داد. این تاثیرگذاری تا آنجا بود که حالا و در غیاب توجه رسانههای رسمی، وبلاگهای محیطزیست به هر ترتیبی که شده وظیفهی دیدهبانی از محیطزیست و مخاطرهها و تهدیدهای اطراف آن را با دقت و وسواس انجام میدهند، جوری که هیچ مقام و مسئولی از تیررس تیزبینیهای آنها در امان نمیماند.
«اولدفشن» و «مازیاران»، دو انتخاب دیگر این حوزه بودند. اولی به ما یادآوری کرد که میتوان با شریک کردن آنچه از آن لذت میبریم با دیگران، چنان وبلاگ جذابی برپا کرد که هرگز نتوان از کنار آن به آسانی گذشت، و دومی، وبلاگ مازیار ناظمی، نشانمان داد که میتوان همزمان مجری اتوکشیدهی یکی از محافظهکارترین تلویزیونهای دنیا بود اما، چنان آزاد و نکتهبین و حتا شوخ و شنگ وبلاگ نوشت که کسی در نگاه اول حتا نتواند که باور کند.
۷- وبلاگ ترکیبی
انتخاب اول: بامدادی
انتخاب دوم: یکپزشک
انتخاب سوم: پابرهنه برخط
بخش وبلاگهای ترکیبی، برای توجه به وبلاگهایی که همزمان در چند زمینهی مختلف نوشتههای باارزش منتشر میکنند، به بخشهای دیگر نظرسنجی امسال اضافه شده است. نویسندگان اینجور وبلاگها، معمولا آدمهای همهفنحرفی هستند که رویاها و سوداهایشان تنها در یک زیرمجموعه یا عنوان خلاصه نمیشود. اینها علاقههای بسیاری دارند و وبلاگ را هم به عنوان عرصهای برای بروز تمام این علاقهمندیها میشناسند. اینجوروقتها البته همیشه این خطر وجود دارد که هنگام نوشتن به سطحینگری بیفتیم و فرصت عمیقشدن پیدا نکنیم، اما با اینحال، هستند وبلاگهایی که گویی نویسندهی آنها چنان چندوجهی و جامعالاطراف است که انگار همزمان به اندازهی چند آدم زندگی میکند و فکر میکند و یاد میگیرد! نویسندهی وبلاگ بامدادی شاید از همین دسته آدمها باشد، مهندس وبلاگنویسی که از آیتی تا روانشناسی، از سیاست تا جامعهشناسی، و حتا شعر و روزنوشت در وبلاگش مینویسد و این همه را چنان خوب مینویسد که نمیشود تنها روی یکی از آنها انگشت گذاشت و باقی را نادیده گرفت. دو وبلاگ دیگر برگزیدهی این بخش هم، چنین وبلاگهایی هستند. «یکپزشک» که سال گذشته به عنوان برترین وبلاگ فارسی از طرف خوانندگان و کارشناسان هفتسنگ انتخاب شد، و چنان شهرتی در وبلاگستان دارد که نیازی به معرفیاش نیست، و «پابرهنهی برخط»، وبلاگ یوسف منیری، که هم روزنوشتهای آقا یوسف را آنجا میتوانید پیدا کنید و هم نوشتههای نکتهبینانهاش دربارهی مدیریت و شغلی که دارد، و آیتینویسیهایش هم که دیگر مشهور است.
انتخابهای ویژه:
برترین استفاده از ابزارهای چندرسانهای: کمانگیر
وبلاگ کمانگیر اینروزها از نظر استفاده از ابزارهای رسانهای شاید بیرقیب باشد. از فایل صوتی مصاحبه با مخالف فکریاش تا عکسهای اختصاصی و ویدئوهای کمتر دیده شده را، در کنار نوشتههای پرتعداد هر روزه، میتوانید در وبلاگ کمانگیر پیدا کنید. پروژهی «کیبهکیه»، از خلاقیتهای تازهی نویسندهی این وبلاگ است که تحلیلهای آماریاش مورد توجه وبلاگستان فارسی قرار گرفته است.
برترین استفاده از تصویرسازی: دنیای کوچک آقای اوف
در وبلاگ «آقای اوف» فقط تصویر میبینید، و نوشتهها هم حتا قسمتی از تصویر هستند، یا بهتر بگوییم، قسمتی از «تصویرسازی». فرم روایت قصهی سادهی زندگی آقای اوف، آنقدر منحصر بهفرد و آنقدر دوستداشتنی است که این وبلاگ اینروزها طرفدارهای زیادی پیدا کرده است. نمونهی شاخص یک «فرمگرایی» موفق در فضای وبلاگستان فارسی.
برترین استفاده از عکس: عکسنوشتههای منصور نصیری
لنز دوربین «منصور نصیری» معمولا زاویههایی را نشانه میگیرد که شاید کمتر آنها را دیده باشید. او که در سال گذشته جهانگردی شده بود برای خودش، از ارمنستان تا لبنان بینندههای وبلاگش را هم با خود به سفر میبرد. یکی از حرفهایترین و تکنیکیترین عکاسهای وبلاگستان.
برترین استفاده از زبان مینیمال: میرزا پیکوفسکی
میشود یک رمان چند ده صفحهای نوشت و باز هم زبان مینیمال داشت، و میشود فقط یک جمله نوشت و حتا در همان یک جمله هم مینیمال نبود. مینیمال بودن، اتفاقی است که در زبان میافتد، اتفاقی است که در نثر میافتد، و این ارتباطی با قالبی که شما برای نوشتهتان انتخاب میکنید، ندارد. حالا چه این قالب یک داستان کوتاه باشد یا یک شعر یا حتا یک نوشتهی وبلاگی برای یک وبلاگ! «میرزا پیکوفسکی» با چنین تعریفی از مینیمالیسم، مینیمالنویس بسیار قابلی است، و البته نمیشود انکار کرد که ما در وبلاگستان، مینیمالنویسهای خوب کم نداریم.
برترین استفاده از زبان طنز: ورطه
«ورطه»، شاید وبلاگ یک نویسندهی سابقا روشنفکر باشد که حالا از روشنفکربودن خسته شده و روشنفکرها را دست میاندازد. نوشتههای او در هجو جایزههای ادبی ایرانی، اگر نگوییم بینظیر، لااقل در وبلاگستان فارسی کمنظیر بود. ضدکلیشهی تمامعیار.
این ربته بندی برگرفته از : سایت هفت سنگ از مطلب نوشته شده توسط وبلاگ نویس با ذوق محسن حاتمی با وبلاگ سیاوشون
سلام دستان درد نکند.
آدم را مجبور می کنند که از ف ی ل ت ر ش ک ن استفاده کنند. نمی دانم اینها به چه فکر می کنند؟ این وضع تا کی ادامه خواهد یافت ولی این را می دانم که هیچ وقت تا مدت مدیدی نمی توان خلاف آب شنا کرد. سایت آی تی ۲ ف ی ل ت ر بود . فکر می کنی نمیشه اینها را دور زد؟؟؟؟؟؟